Sunday, October 11, 2009

:)

امروز از آن روزهای بامزه بود. از صبح هم همچین بی‌کار نبوده‌ام. اما خوب خوش گذشته. آخر شب هم به تیمار موهای یکی درمیانم می گذرد. آرامش خوبی توی هوا هست. اینقدر که هوس می‌کنم بنشینم نقاشی بکشم... اووووووه‌ه‌ه‌ ... چه خبر شده؟

خبری نیست. خانه‌تکانی کرده. حالا مثل روز اول فروردین است. حتی بهتر از آن! مثل آن یک ساعتی که همه کارهای خانه تمام شده، سفره هفت‌سین پهن شده و فقط باید منتظر عید شد؛ منتظر عید است. دیگر به جایی رسیده که منتظر ۱۴ فروردین بعدش هم هست.

امروز از آن روزها بود ... :) ه