بعد يه روزايي قوي ميشم عين گاوميش. يعني به همون پوست کلفتي، يه جوري که خودم هم شاخام ميزنه هوا که من چهجوري دارم دوام ميآرم و نميپوکم. عين مسيح مصلوب که خودش صليبش رو ميبرد بالاي تپه من هم همه شکنجهها رو با خوشحالي تحمل ميکنم، يه جوري که انگارهمين يه دقيقه ديگه روح از بدنم در ميره. ه
بعد امروز از اون روزاست. ه
Wednesday, December 1, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment