ميپرسد: «چرا بازم ميري سراغش؟«
يک لحظه فکر ميکنم و بعد حقيقت را ميگويم: ه
«آدم عزيزي رو از دست دادم که حتي يه سنگ قبر هم نداره. نمرده يا نرفته. غيب شده. حالا من انگار دارم دنبال يه سنگ قبري چيزي ميگردم براش. ه
اون برام مثه اون سنگ قبرهاس. ميرم سراغش که دلم آروم بگيره.» ه
Tuesday, December 14, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment