Tuesday, August 24, 2010

تعدیل نیرو

دیروز تودیع یکی از مهندس‌های قدیمی شرکت بود. مرد گنده تمام مدت مراسم را زار زار گریه می‌کرد. آخر مراسم، رئیس هیئت مدیره سر تکان داد و گفت: آقای مهندس ه خیلی جنتلمن بود. کاش آخر کار اینجوری نمی‌شد. کاش خر ما را می گرفت و می‌گفت پدرسوخته. ما هم می‌گفتیم پدرسوخته و تمام... دیگر اینجوری تمام نمی‌شد. جنتلمن نبودن یک بدی دارد و جنتلمن بودن هزار تا بدی.
تازه آنجا بود که فهمیدم بیچاره را تعدیل کرده‌اند. گریه‌هایش که تا آن موقع مسخره و وبی‌معنی بود، ناگهان معنای جدیدی پیدا کرد. یک معنای بد لعنتی. ه

No comments: