صدای مهربان و گرمت برای من بهترین لالاییهاست. صدای تو تنها صدایی است که از شنیدن نجوایش مثل کودکی در آغوش مادرش به خواب میروم. صدای تو، صدای مهربان و گرم تو... ه
من هر دقیقه به تو فکر میکنم. مثل دیوانهها با تو حرف میزنم. من با تو در تمام سلولهایی که در آنها زندانی شدهای زندانی هستم. من با تو در تمام آن اتاقهایی که برای بازجویی به آنها وارد میشوی همراهم. من با تو غذای زندان را میخورم و بعد از ساعت خاموشی، وقتی روی تخت باریکت میخوابی من جایی در نزدیکیت روی زمین دراز کشیدهام.
صدای مهربان و گرمت، مثل آخرین چراغ روشن زندگی من، مثل تنها بهارنارنجی که باد روی شاخههای درخت باقی گذاشته، مثل قصههایی که پدرم برایم میگفت... صدای تو، صدای مهربان و گرمت...
من به جای تو موسیقی گوش میدهم. موسیقی از گوشهای من وارد میشود و در جان تو مینشیند، من به جای تو گوش میدهم، به جای تو نگاه میکنم، به جای تو میخوانم، به جای تو...
دلم برایت تنگ شده است. دلم برای تو، دوست مهربانم تنگ شده است. دلم برای تو، بهترین دوست این دورانم تنگ شده است. دلم برای تو...
هر جا که هستی فقط به من فکر کن، به جای ترس و تنهایی زندان، به جای شکایت از طعم بد غذا، به جای اینکه بعد از خاموشی مدام توی تختت غلت بزنی، به جای انتظار برای نوبت بعدی تلفن، به من فکر کن. به من... به من ... من... منتو...
ه
Monday, June 29, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
3 comments:
ghorboonet beram man akhe, bemiram dar vaghe' ! aashghaalaye avazi... khoda ke azashoon gozashte meske, man nemigzaram ke injuri aziatet mikonan. kash oonja boodam hug et mikardam jigare mehrabooon
love u honey joon
hey googooli... how're u doing? I don't know what to say, I just keep refreshing ur blog so that I can get anything new from u. keep me posted zooonKKiiii. love u honey, kheili
Post a Comment