Wednesday, October 13, 2010

در حسرت روزگاران قدیم!! ه

آناکارنینا یک جورهایی خوشبخت بود. لا‌اقل بعد از مرگش، آن مردک هم به فنا رفت. منظورم این است که دو سال بعد، با دندان‌درد و حال نزار پا شد رفت جنگ. حداقل به خاطر مرگ آنا متاثر شده بود. آی آی آی. اگر ما بودیم که مردک به ت*مش هم نبود. لابد اگر می‌رفتیم زیر قطار، خیالش هم راحت می‌شد. مرد هم مردهای قدیم. لااقل اگر به خاطرشان می‌مردی مرگت هدر نمی‌رفت. حالا که دیگر از این خبرها نیست. حالا که دیگر اصلا خبری نیست. ای بابا!! ه