این را دیده بودی؟ من همین که تو را دیدم که توی بغلش قایم شدهای -خودت چی میگفتی؟ پیشی شدهای!- همین که دیدم پیشی شدهای یاد این نقاشی افتادم. خیال میکنی آقای نقاش هم آنجا بوده؟ آنجا که تو سرت را چسبانده بودی به شکمش و دستهایت را حلقه کرده بودی دور کمرش و گریه کرده بودی؟ مثل بچهها گریه کرده بودی. و او هم مثل مادرها دعوایت کرده بود؟...
ه
ه
No comments:
Post a Comment